عاشورا

گسترش فرهنگ ايثار وشهادت

زندگينامه امام حسين(ع)

۳۸۲ بازديد

زندگينامه امام حسين(ع)

زندگينامه امام حسين(ع)

دومين فرزند برومند حضرت علي و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، كه درود خدا بر ايشان باد، در خانه وحي و ولايت چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پيامبر گرامي اسلام (ص ) رسيد، به خانه حضرت علي (ع ) و فاطمه را فرمود تا كودكش را بياورد. اسما او را در پارچه اي سپيد (2) (س ) آمد و اسما پيچيد و خدمت رسول اكرم (ص ) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ (3) او اقامه گفت . به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش ، امين وحي الهي ، جبرئيل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام پسر كوچك هارون (شبير) چون علي براي تو بسان هارون (5) كه به عربي (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار. (4)براي موسي بن عمران است ، جز آن كه تو خاتم پيغمبران هستي .

و به اين ترتيب نام پرعظمت "حسين " از جانب پروردگار، براي دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا كه سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي كشت ، و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او (6) فرزندش به عنوان عقيقه (7) نقره صدقه داد.

 زندگينامه امام حسين(ع)

حسين (ع ) و پيامبر (ص )

از ولادت حسين بن علي (ع ) كه در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) كه شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفي كه پيامبر راستين اسلام (ص ) درباره حسين (ع ) ابراز مي داشت ، به بزرگواري و مقام شامخ پيشواي سوم آگاه شدند. سلمان فارسي مي گويد: ديدم كه رسول خدا (ص ) حسين (ع ) را بر زانوي خويش نهاده او را مي بوسيد و مي فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگواراني ، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستي ، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاي خدايي كه نه نفرند و خاتم ايشان ، (8) قائم ايشان (امام زمان "عج ") مي باشد.

انس بن مالك روايت مي كند: وقتي از پيامبر پرسيدند كدام يك از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي داري ، فرمود:

بارها رسول گرامي حسن (ع ) و حسين (ع ) را به سينه مي فشرد و (9) حسن و حسين را، (10) آنان را مي بوييد و مي بوسيد. ابوهريره كه از مزدوران معاويه و از دشمنان خاندان امامت است ، در عين حال اعتراف مي كند كه : "رسول اكرم را ديدم كه حسن و حسين را بر شانه هاي خويش نشانده بود و به سوي ما مي آمد، وقتي به ما رسيد فرمود هر كس اين دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست (11) داشته ، و هر كه با آنان دشمني ورزد با من دشمني نموده است .

عالي ترين ، صميمي ترين و گوياترين رابطه معنوي و ملكوتي بين پيامبر و حسين را مي توان در اين جمله رسول گرامي اسلام (ص ) خواند كه فرمود: "حسين از من و من از (12) حسينم

زندگينامه امام حسين(ع)،پوسترشهيد محمد علي دولت آبادي

 

براي مشاهده متن كامل،روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!

عزت حسيني در فرهنگ عاشورا - مقالات عاشورايي

۲۱۵ بازديد

عزت حسيني » در فرهنگ عاشورا:


  قيام عاشورا


چكيده مقاله:

ما در اين مقاله ابتدا به مفهوم شناسي واژه « عزت » در فرهنگ لغت پرداخته و آنگاه به جستجوي معاني اين واژه در فرهنگ قرآني پرداخته ايم و كاربردها وموارد استعمال گوناگون عزت را در آيات قرآني و نيز راههاي دستيابي به عزت از ديدگاه قرآن را مورد بحث قرار داده ايم و سپس وارد بحث اصلي مقاله كه همان « عزت حسيني » در فرهنگ عاشورا بود، شده ايم و با استناد به خطبه ها، نامه ها و سروده هاي آن حضرت، جلوه هاي گوناگون عزت در عاشورا و نيز پيامهاي تربيتي اين واژه مقدس را برشمرديم.
آنچه از اين مقاله استنتاج مي‌شود اين است كه هر مكتب تربيتي براي تربيت انسانها راه و رسمي را بر مي گزيند و در مكتب حسين بن علي ( ع )، اساس تربيت انسانها عزت مداري و زندگي همراه با عزت و شرافت انساني است. انساني كه در اين مكتب پرورش مي يابد، فلسفه مرگ و حيات را به زيباترين شكل آن دريافته و در هر شرايطي بر حفظ عزت پافشاري نموده و مرگ با عزت را بر زندگي همراه با لذت و خواري ترجيح مي دهد و هرگز حاضر نمي شود يك لحظه زير بار حرف زور و ذلت بار برود. او « قتيل العزه » ناميده شد تا درس سازش ناپذيري و روح عزتمندي را به پيروانش منتقل سازد.

 

                               امام حسين(ع)

 

براي مطالعه كامل متن،روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!

فلسفه قيام امام حسين(ع)

۳۸۰ بازديد

فلسفه قيام امام حسين”ع


                                 الهم صل علي محمد وآل محمد


در طول تاريخ نهضت‌ها و انقلاب‌هاي بسياري به دست انسان‌ها صورت گرفته است كه بر اساس سنت تنها آثار بعضي از آنها بر جاي مانده ‌است كه از ميان آن نهضت عاشوراي حسيني نمود ويژ‌‌ه اي دارد.

حماسه عاشورا شورانگيز‌ترين حماسه تاريخ بشري است كه نيرومندترين احساسات ميليون‌ها انسان را برانگيخته و از مرزهاي جغرافيايي و اعتقادي نيز در گذشته است و شگفت و تعجب از اينكه قداست خويش را در ميان ساير اديان نيز حفظ كرده ودر اينجا نهضت حسيني توسعه يافته «كل ارض كربلا» گويا همه جهان زمين كربلاست. ارزش و اعتبار و عظمت شخصيت دلرباي امام حسين‌(ع) و نهضت آن بزرگوار امروز همه را تحت تاثير قرار داده، به طوري كه نه تنها دوستان و پيروانش، بلكه بيگانگان هم در مقابل نام با شكوه و خواستني او سر تعظيم فرود مي‌آورند و قيام مقدس كربلا را با احترام و تكريم ياد مي‌‌كنند، آن هم نه در برهه‌اي از زمان، بلكه هر چه از تاريخ وقوع آن مي‌گذرد بر عظمتش افزوده مي‌شود به طوري كه بسياري ازكشورها به ايمان اين امام همام اعتراف كرده‌اند از جمله موسس كشور پاكستان، گاندي مصلح بزرگ كشور هندوستان، كارلايل مورخ بزرگ انگلستان، واشنگتن ايروينگ نويسنده آمريكايي و مي‌گويند: «هيچ نمونه‌اي از شجاعت، بهتر از شجاعتي كه امام حسين (ع) از لحاظ فداكاري و شهامت نشان داد: در عالم پيدا نمي‌شود. در اينجاست كه سوالاتي به ذهن مي‌رسد كه فلسفه نهضت حسيني چيست؟ علل و عوامل جاودانگي اين نهضت و قيام نسبت به قيام ديگر چيست؟ چرا اين قيام از زمان وقوع و تا قيامت دل‌ها را تسخير كرده و مي‌كند؟

 

                فلسفه قيام امام حسين در عاشورا

 

براي مشاهده متن كامل ،روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!

فيام حسيني تجلي شهادت درمسير اصلاح وبصيرت اسلامي

۲۸۶ بازديد

قيام حسيني، تجلي شهادت در مسير اصلاح و بصيرت:

 قيام حسيني تجلي شهادت در مسير اصلاح و بصيرت اسلامي،پوسترشهيد محمد علي دولت آبادي    
 

ضرورت قيام امام حسين(ع)

امام حسين (ع) در دوره اي به امامت رسيد كه انحراف ها، كج روي ها و بدعت هاي حاكم‌، اسلام را شكسته بود؛ در اين زمان اسلام از درون تهي شده و ملعبه اي در دست معاويه بود. ياران نخستين پيامبر (ص) كه توحيد ده ساله ايشان را تجربه كرده بودند، به سه دسته تقسيم شده بودند؛ گروهي مانند ابوذر، عمار و ميثم نتوانستند انحراف ها را تحمل كنند و به شهادت رسيدند. گروهي ديگر براي به دست آوردن بهشت به جاي آنكه در جبهه شركت كنند، گوشه امن رياضت را انتخاب كردند و دسته سوم كه از جهاد و هجرت در كنار پيامبر (ص) به افتخارهايي رسيده بودند، همه را در كاخ سبز معاويه به فروش رساندند.
كوفه كه روزگاري مركز قدرت اسلام و خلافت حضرت علي(ع) بود، روحيه، شخصيت و هويت انقلابي خود را از دست داده بود.
هراندازه مسلمانان از عصر پيامبر (ص) دور مي شدند، خوي و خصلت مسلماني را بيشتر فراموش مي كردند و سيرت هاي عصر جاهلي به تدريج بين آنان زنده مي شد؛ چه اينكه برتري فروشي نژادي باعث رو در روي هم قرار گرفتن قبيله ها شده بود.

 

  شهادت را نه در جنگ،در مبارزه ميدهند

براي مطالعه كامل متن، روي ادامه مطلب  كليك كنيد!!!